دیدگاه شما
مجری صدا و سیما جناب آقای نظام اسلامی، خاطرهای ازشهر چترود کرمان و شهدای گمنامی که در آنجا به خاک سپرده شدهاند، می گوید:
زمانی که برای اجرای مراسم تدفین سه شهید گمنام به شهر چترود که به نام فاطمیه (چترود تنها شهری است که به نام بیبی فاطمه زهرا (س) گنبدی بنا کرده و پس از آن نام شهر به فاطمیه تغییر یافته است)تغییر نام داده است، سفر کرده بودم بعد از مراسم تدفین سه شهید، غروب هنگام زمانی که مشغول نوحهسرایی و عزاداری برای این عزیزان بودیم جوانی از میان جمعیت برخاست و تقاضا کرد مطلبی را بیان کند. دیگران در حالی که با نگاههایشان به وی تشر میزدند میخواستند مانع صحبت وی شوند که با سماجت این جوان اجازه داده شد حرفش را بزند.
جواننقل کرد: «امروز صبح که برای تشییع میآمدم پر از تردید بودم، دلم گرفته بود. ناامید بودم. زمانی که از زیر تابوت یکی از همین شهدا گرفته بودم و پیش میرفتم به جای تکرار جملههای مداح خطاب به این شهدا گفتم: امروز باید نشانهای به من نشان دهید تا باور کنم که هستید و تردیدم را از بین ببرد. به نوحهسرایی گوش نمیکردم و با این شهید درد و دل میکردم».
شهید گمنام آدرس مادرش را در رویا به جوان میدهد.
این جوان ادامه میدهد: «بعد از نماز ظهر خوابیدم و در عالم رویا جوانی را دیدم که به سویم آمد و گفت: من همان شهیدی هستم که امروز در زیر تابوت من گلایه میکردی، آمدم تا به تو بگویم که امیدوارتر باش و باور داشته باش. جوان میگوید به شهید گفتم تو به درخواست من پاسخ دادی، آیا تو هم درخواستی از من داری؟ شهید در رویا به من گفت: آری. من «هادی راستی» هستم. برو به آدرس منزل ما در اهواز، فلکه چهارشیر، کوچه ... نشان به آن نشان که مرا در محله به نام دانشجوی مفقودالاثر میشناسند، به مادر پیرم بگو که دیگر منتظر من نباشد و نشانی مرا در اینجا به او بده.»
نظام اسلامی ادامه داد: وقتی مشخصات شهید را به رییس بنیاد شهید خوزستان به نقل از این جوان ارائه کردیم. 40 دقیقه بعد رییس بنیاد شهید خوزستان تماس گرفت و گفت: استعلام کردیم. مشخصات صحیح است.
نظام اسلامی در پایان سخنانش گفت: بعد از مدتی که به آدرس مورد نظر مراجعه کردیم در پاسخ به زنگ در، پیرزن رنجوری به محض بازکردن در پرسید: از هادی من خبر آوردید؟
[ گمنام ] [ چهارشنبه 91/8/24 ]
پیامهای عمومی ارسال شده
+ هشدار سردار قاسم سلیمانی، سرباز فداکار آیت الله العظمی خامنه ای، به غرب منتشر شد: «هر چتربازی که قرار است از هواپیما هلی برن شود، هر تفنگداری که قرار است از ناوها پیاده شود، هر کماندویی که قرار است از با نفربر وارد شود، یادش باشد که قبلاً تابوتش را سفارش داده باشد، شامات (سوریه) خط قرمز انقلاب اسلامی است، همان جایی که میتواند معراج ما و گورستان شما باشد
+ کمبود ِ محبتت را به اشتراک بگذار با نامحرمان که آنان این "برهنگـے افکارت" را هزاران لایک خواهند زد . تاسف بار است حال و روز کسـےکه تشنه ے نگاه دیگران باشد .
+ زندگی بی شهادت، ریاضت تدریجی برای رسیدن به مرگ است . . .
+ شهید عزادار نمی خواهد، شهید رهرو می خواهد. شهید موحد دانش
+ دوران طلبگی خاطره های زیادی رو به همراه داره ولی یه خاطره ای که برای همه طلبه ها همیشه موندگارمیشه خوردن تخم مرغ های نهار و شامه!
+ به فکر نمازت باش،مثل شارژ موبایلت..... با صدای اذان بلند شو،مثل صدای موبایلت.... از انگشتانت برای ذکر استفاده کن،مثل صحفه کلید موبایلت..... قرآن را همیشه بخوان،مثل پیامک های موبایلت..... لحظه ای تأمل......لطفا دوباره بخونید!!
+ تو میتوانی روسری نصفه نیمه ات را هی برداری و دوباره بذاری.میتوانی گاهی بادبزنش کنی.میتوانی مانتوی سفید کوتاه نازک چسبان بپوشی تا گرمت نشود.میتوانی شلواری بپوشی که دمپایش تا صندل ات 20سانتیمتر فاصله داشته باشد.میتوانی جوراب هم نپوشی.لاک هم لابد خنک کننده است.بستنی هم لیس بزن روی نیمکت پارک.بوی ادکلنت هم میتواند تا ده متر پشت سرت تعقیبت کنند.
+ دیروز حسن را به جنــــــگ و امروز حسیــــــــــن را به صلــــــح دعوت می کنند آری آنان که برای رهبرشـــــان تعــــــــیین تکلیف می کنند از جنس کوفــــــــیان اند (!) پیش مرگ ولـــــــــــــــــی ولــــــــــــــــی ندارد! چه علــــــــــــــی باشد چه سیدعلــــــــــــــی...
+ در آینده ای نزدیک نگاهی به دور و برت بینداز یک وقت هایی می شود که خودت را تنها چادریِ- کلِ خیابان می بینی لبخند بزن، رو به آسمان کن و بگو: خدایا ممنونم که بهم اجازه دادی بین همه ی این آدمای رنگ وارنگ یه دونه باشم. شک نداشته باش که این یک فرصتِ ویژه است تا برایِ او (خدا) هم یکی یک دانه باشی..
+ در زمانی که شأن و ارزش، به لباس و ماشین است ، تـــو چادری بمان، ثابت کن ارزش واقعی این است .